بررسی وضعیت شاخصهای اقتصادی در بخشهای مختلف مانند نرخ ارز، رشد نقدینگی، روند کنترل تورم و ....، بیانگر نبود هیجان در بازارها و افت معنادار انتظارات تورمی است. این در شرایطی است که در سالهای اخیر، ثبات در بازاری مانند ارز به یک آرزوی دستنیافتنی برای فعالان اقتصادی و جامعه تبدیل شده بود، مسیری که در نهایت به افزایش انتظارات تورمی و کاهش قدرت خرید مردم منجر میشد.
اما با رویکرد جدید بانک مرکزی از زمستان سال گذشته، سیاست تثبیت اقتصادی به عنوان بستری مهم برای تحقق آرامش در بازارها و کنترل و مدیریت تورم، در دستور کار سیاستگذار ارزی و پولی کشور قرار گرفت.
رویکردی که اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت مهمی را مدنظر دارد و با گذشت سه فصل از سال، بخشی از اهداف مانند برقراری آرامش نسبی در بازارهایی همچون ارز، مسکن و خودرو و خروج هیجان از آن و از آنسو نیز کاهش انتظارات تورمی در جامعه در سطح قابل قبولی محقق شده است.
در این باره، دکتر محمدجواد محقق نیا، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، معتقد است: در یکسال گذشته، بانک مرکزی موفق شده است تا انتظارات تورمی را کنترل و نرخ دلار را تقریباً مدیریت کند. محقق نیا تاکید دارد شرایط بازار ارز و اقتصاد تحریم شده ایران بهگونهای نیست که تعیین نرخ ارز را به عرضه و تقاضا در بازار واگذار کنیم و رهاسازی بازار ارز را در دستور کار قرار دهیم. این استاد اقتصاد معتقد است که بانک مرکزی در کنار سیاستهای ارزی و مدیریت بازار ارز، باید کنترل ترازنامه بانکها را همراه با هدایت موثر نقدینگی به سمت تولید و رشد اقتصادی مورد توجه داشته باشد تا نتایج مطلوبی برای اقتصاد کشورمان حاصل شود.
در ادامه مشروح گفتگوی هفتهنامه تازههای اقتصاد با دکتر محمدجواد محقق نیا، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی را میخوانید:
روند اقتصاد کشورمان در یک سال اخیر نشان از ثبات نسبی و آرامش در بازارهای مختلف مانند ارز دارد و دیگر خبری از جهش نرخ دلار نیست. نظر شما در این باره چیست؟
در یکسال گذشته، بانک مرکزی موفق شده است تا انتظارات تورمی را کنترل و نرخ دلار را تقریباً مدیریت کند. به گونهای که هم از سمت عرضه و هم از سمت تقاضای ارز، ورود کرده است و یک تعادلی را در بازار ارز ایجاد کرده است. حال اینکه آیا در بلندمدت هم این روند میتواند تداوم داشته باشد یا خیر، یک بحث بسیار مهمی است که بستگی به عواملی دارد که برخی از آنها در کنترل بانک مرکزی و برخی از عوامل هم خارج از اختیار و کنترل این بانک است. معتقدم بانک مرکزی باید بازار ارز را بهروز و به لحظه رصد کند. همچنین باید توجه داشت که همچنان سرریز تصمیم اشتباه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را در اقتصاد ایران داریم و در نتیجه این مسئله اجازه نداده تا با وجود کنترل نقدینگی، شاخص تورمی کاهش معناداری داشته باشد. نیاز است تا این قبیل چالشها و مسائل توسط بانک مرکزی و شخص رئیس کل برای مردم و کارشناسان اقتصادی تبیین شود، تا انتظارات به خوبی کنترل شود.
بانک مرکزی سیاست تثبیت اقتصادی و ارزی را در دستور کار قرار داده و معتقد است که کنترل بازار ارز بسیار اهمیت داشته و دارد. حال در طرف مقابل، برخی به ضرورت رهاسازی بازار تاکید دارند. در اینباره شما چه دیدگاهی دارید؟
به نظرم افرادی که چنین دیدگاهی مبنی بر رهاسازی بازار ارز دارند، متوجه نیستند و اساساً بازار ارز ایران بازار رقابتی نیست که ما بخواهیم تعیین نرخ ارز را به بازار واگذار کنیم. بازار ارز ایران یک بازاری است که عرضهکننده آن در سهم بالایی از بازار بر عهده دولت است، بنابراین چنین بازاری با این ویژگی را نمیشود به سمت آزادسازی سوق داد. معتقدم افرادی که چنین باور و اعتقادی دارند، از بازار چیزی نمیدانند و یا حتی خائن هستند. باید تاکید داشت که از کدام بازار صحبت میکنند؟ بازاری در ایران وجود ندارد و این بازار کاملاً انحصار است. بازار ارز ایران یک بازار نرمال و طبیعی نیست، چرا که هر لحظه میتواند با یک خبری، انتظارات منفی شکل بگیرد و فضای بازار را تغییر دهد. بنابراین شرایط طبیعی وقتی است که ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار بتوانیم صادرات و واردات داشته باشیم و آن زمان می توانیم حرف از بازار ارز و نرخ بازار بزنیم. ولی الان چنین خبری نیست و هیچ کجای دنیا حتی آمریکا هم نرخ ارز را به بازار واگذار نمیکند. بنابراین این دیدگاه بازار آزاد برای ایران جواب نمیدهد و از بانک مرکزی و رئیسکل تقاضا و خواهش دارم که همین مسیر و سیاست ارزی را ادامه دهد. الان سیاست ارزی ۲۸۵۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی نباید تغییر و افزایش یابد چرا که شک نکنید که یک تورم شدید خواهیم داشت. یعنی نباید نرخ ۲۸۵۰۰ تومانی واردات کالاهای اساسی افزایش یابد. به بیان دیگر، در جامعهای که حدود ۳۰ میلیارد دلار ارز در خانههای مردم هست، بازار معنایی ندارد. در حقیقت شرایط اقتصاد ایران نرمال نیست و در صورتی که شرایط نرمال باشد، میگویند که تعیین نرخ را به بازار واگذار کنید، که معتقدم همین موضوع هم در هیچ کجای دنیا اجرا نمیشود. به عنوان نمونه، آیا در ژاپن شرایط بازار برای نرخ ارز برقرار است؟ این در حالی است که دولت ژاپن، بدهکارترین دولت به بانک مرکزی خود است.
یکی از برنامهها و اولویتهای بانک مرکزی در دوره جدید، کنترل سرعت رشد نقدینگی و کاهش آن از بالای ۴۰ درصد به ۲۶ درصد بوده است. این اقدام چه آثاری به دنبال خواهد داشت؟
به نظرم حال که سرعت رشد نقدینگی کاهش یافته است، حتماً بانک مرکزی باید در خصوص اضافه برداشت بانکها کار کند و بانکها را به صورت پیشگیری و نه پسگیری کنترل کند. یعنی نباید اینگونه باشد که بانکها اضافه برداشت داشته باشند و بانک مرکزی اخطار و هشدار دهد. همچنین بانک مرکزی حتماً باید روی رقابت منفی حاکم بر بازار بینبانکی ورود و مدیریت کند. در حقیقت بانکها برای اینکه اضافه برداشت نکنند به سمتی رقابت منفی میروند و هر روز نیز تعمیق میشود. به نظرم بانک مرکزی نباید از این مسئله غافل شود و کار از دستش خارج شود و باید به دنبال راه چاره بود.
همچنین باید پول و تسهیلات بانکی مدیریت شود تا به سمت تولید هدایت شود و دچار رکود نشویم. بانک مرکزی باید به این مسئله توجه ویژه داشته باشد. چرا که ما نگران هستیم وقتی که سیاست انقباضی در دستور کار قرار میگیرد، در بخش تولید دچار رکود شویم که این مسئله خطرناکی است. زیرا رشد و اشتغال را پایین میآورد و در دوره بعد، چون تولید کم میشود، باعث واردات بیشتر و رشد تقاضای ارز میشود، بنابراین معتقدم در این شرایط، بانک مرکزی باید بحث هدایت اعتبار را جدی بگیرد و بانکها را به سمتی ببرد که با تولید مهربان برخورد کنند. در خصوص کنترل ترازنامه بانکها نیز اولاً به نظرم خیلی جدی برخورد نمیشود و دوما این رویکرد لازم است، ولی کافی نیست. بانک مرکزی باید یک سلسله اقدامات در سیستم بانکی را در دستور کار قرار دهد، تا موفقیت حاصل شود.
نظر شما